شنبه 88 خرداد 9 , ساعت 3:42 صبح
برو ای دوست، برو
برو ای دختر پالان محبت بر دوش
دیده بر دیده ی من میفکن و ناز مفروش
من دگر سیرم، اسیرم
از این عشق دو پهلو و دو پشت
تف بر آن دامن پستی که تو را پرورده است
کم بگو : مال تو ، جاه تو ...
کو برده زر؟....
کهنه ی رقاصه ی وحشی صفت رنگی فر
گر طلا نیست مرا ، تخم طلا ، مردم من
زاده رنجور پرورده دامان شرف
نوشته شده توسط آسو | نظرات دیگران [ نظر]